موسیقی ملی ایران
موسیقی ملی ایران
گذری بر موسیقی فاخر ایرانی و دماوند موسیقی ایران استاد محمدرضا شجریان 
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان موسیقی ملی ایران و آدرس ali-bayat.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





 

تاریخ موسیقی ایرانی

استاد علی اکبر شهنازی

به سال 1276 شمسي در تهران خيابان ايران كوچه نصير حضور ، در خانواده يي هنرمند ديده به جهان گشود . و چون روز عيد قربان به دنيا آمده بود به او حاجي علي يا حاجي مطلق مي گفتند :پدر بزرگش علي اكبر فراهاني يكي از نوازندگان بنام و استاد دوران ناصري بود و كنت دو گو بينوي فرانسوي كه در زمان حيات آقا علي اكبر فراهاني در تهران مي زيست مي نويسد: (در ميان طبقات متوسط معروفترين نوازندگان تار ، علي اكبر است كه خيلي خوب تار مي زند و من ديده ام اروپايياني كه هيچ به موسيقي مشرق زمين توجه نداشته اند در موقع شنيدن ساز او دچار تاثر شده اند).

 



پدرش آقا حسينقلي معروف به جناب ميرزا ، يكي از اساتيد زبردست تار ، عمويش آقا ميرزا عبدالله ، پدر موسيقي سنتي ايران كه رديف موسيقي ايراني را در هفت دستگاه : ( شور ، ماهور ، چهارگاه ، همايون ، نوا و راست پنجگاه )، تنظيم كرد و به شاگردان خود آموخت كه ميراثي گرانبها است براي ما . پسر عمويش استاد احمد عبادي ، استاد سه تار و دو برادر كوچكتر از او محمد حسن خان و عبدالحسين شهنازي نوازنده تار ، همسران دو خواهرش باقرخان نوازنده كمانچه و رضا خان نوازنده تار و عده يي ديگر از افراد اين خانواده كه در موسيقي سنتي و اصيل ايراني شـهرت دارنـد مي باشند . علي اكبر شهنازي در ميان خانواده هنرمند خود ، از سن پنج سالگي زير نظر پدر هنرمندش آقا حسينقلي مشغول نواختن تار شد و مدت شش سال رديفها را از پدرش آموخت و با استعداد زيادي كه در اين خانواده ارثي بود توانست در مدت كوتاهي از نوازندگان خوب گردد به طوري كه از سن 14 سالگي كلاس موسيقي پدرش را به تنهايي اداره مي كرد و درسها و رديفهايي را كه از پدر آموخته بود به شاگردان تعليم مي داد . پس از فوت پدر ، علي اكبر غالبا با عموي خود ميرزا عبدالله دو به دو و ساعتي را تار مي زدند اما بعدها كه آقا ميرزا عبدالله به رحمت ايزدي پيوست او شاگردان كلاسهاي پدر و عموي خود را به تنهايي تحت تعليم قرار داد و به راستي هم به شايستگي توانست جانشين پدر و عموي خود گردد ، به طوري كه از شاگردان قديمي او مي توان از : ميرزا حسن خان مشار ، ميرزا عيسي خان خاتم ، باصرالدوله ، منتظم الحكماء و حاج محمد آقا . و از جديدي ها : حميد وفا ، لطفي, دلنوازي ، فرهنگ شريف و ناصرآذر نام برد . استاد علي اكبر شهنازي نغمات و آهنگهاي فراواني ساخت كه از جمله بهترين پيش در آمدها محسوب مي شد . از جمله : پيش در آمده(شور) ي است به وزن 4/2 در ( لا ) كه بسيار زيبا است ، ولي چون نوار و صفحه در آن زمان در ايران موجود نبود از بين رفت .

 



استاد علي اكبر خان شهنازي در سال 1345 مدت پنج سال تمام دستگاههاي موسيقي ايراني را كه از قديم به ارث رسيده بود اجرا و همه را به صورتي كاملا مرتب آماده كرد ، استاد بيشتر روي اشعار شعرايي نظير : ملك الشعرا بهار ، حسين مسرور ، وحيد دستگردي و امير جاهد آهنگ گذاشته و با خوانندگاني نظير : اقبال السلطان ، حسينعلي خان نكيسا ، رضا قلي ظلي ، طاهر زاده و اديب خوانساري همكاري داشته و در اوائل در راديو با اعضاء اركستري كه عبارت بودند از : ابراهيم منصوري ، يگانه ، يوسف زاده كار مي كرده ولي بعدا به طور تكنواز با راديو همكاري داشته . يكي از خاطرات خوش استاد شهنازي كه هميشه از آن با افتخار ياد مي كرد اين بوده كه در ساعت 5 بعد از ظهر روز 21 آبان ماه 1353 موزه صبا در خيابان ظهير الاسلام به دست او گشايش يافت و مي گفت اين براي اولين بار در خاورميانه است كه يك چنين كار فرهنگي صورت تحقق به خود گرفته است . با گشايش ( خانه صبا ) نه تنها نسل معاصر بلكه نسل هاي آينده فرصت آن را خواهند داشت تا از مجراي صحيح ، يادگارهاي صبا را كه بر جاي مانده ، مشاهده و حضور او را در وجود خويش زنده تر احساس كنند و آن همه زحماتي را كه در جهت فرهنگ و تعالي موسيقي ملي و سنتي ايران متحمل گشت ارج گذارند.

 

   استاد شهنازي يكي از دوستان نزديك عارف بود و همراه با صداي او آهنگهاي بسياري نواخت ودرباره او مي گفت :( عارف داراي دو دانگ صدا بود ولي خيلي با حالت و گرم مي خواند به طوري كه شنونده را به سوي خود جذب مي كرد . وي انساني بود عصبي و زود رنج و به پول و ثروت اصلا نمي انديشيد آزاده يي بود كه بيشتر كوشش خود را جهت آرمان آزاديخواهي خود مي كرد).

استاد علي اكبر خان شهنازي غير از تار به سازهاي ديگري مانند : سه تار ، پيانو نيز آشنايي كامل داشت و در سال 1332 عازم آبسرد دماوند شد و در آنجا مشغول كشاورزي شد ولي كم و بيش با شاگردان و طرفدارانش همكاري داشت و به كارهاي هنري نيز مي پرداخت تا در سن هشتاد و هفت سالگي بدرود حيات گفت . روانش شاد .

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها: <-TagName->
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

بگذار تا مقابل روی تو بــــــگذريم دزديده در شمايل خوب تو بنگريم شوق است در جدايی و جوراست در نظر هــم جـور به که طـاقت شـوقت نــــياوريم ----------------------------------------------- نام : علـی نام خانوادگی: بیـات ساز مورد علاقه : تـار آواز مورد علاقه :ابوعطا ----------------------------------------------- یاری انـدر کس نمی بـینم یـاران را چه شد؟ دوستی کی آخر آمد؟ دوستداران را چه شد؟ آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست؟ خون چکید از شـاخ گل، ابـر بـهاران را چه شد؟ کـس نـمی گویـد کـه یـاری داشـت حـق دوسـتی حق شناسان را چه حال افتاد، یاران را چه شد؟ لعـلی از کـان مـروت بـرنـیامد، سـال هـاست تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد؟ شهر یاران بود و خـاک مـهربانان این دیـار مهربانی کی سر آمد؟ شهریاران را چه شد؟ گوی توفـیق و کـرامت در مـیان افـکـنـده¬اند کس به مـیدان در نیامد، سواران را چه شد؟ صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست عـندلیـبان را چه پـیـش آمـد؟ هَـزاران را چه شـد؟ زهره سازی خوش نمی سازد، مگر عودش بسوخت؟ کــس نـدارد ذوق مــستـی، مـیگـسـاران را چـه شــد؟ حافـظ! اسرار الـهی کـس نـمی دانــد خــمــوش از که می پرسی که دور روزگاران را چه شد؟
امکانات وب
ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 120
بازدید دیروز : 125
بازدید هفته : 396
بازدید ماه : 273
بازدید کل : 37858
تعداد مطالب : 187
تعداد نظرات : 13
تعداد آنلاین : 1

Google

در اين وبلاگ

پایگاه مرکزی اطلاع رسانی گروه انسانهای سبزGPG
Alan Quasha Quadrant
Alan Quasha


Alan Quasha Quadrant
Alan Quasha
دریافت کد لوگو